پیشگفتار
مردم سه گروهند: گروهى در برابر دستورات حق تسلیم محضند، و بندگانى هستند جان و دل بر کف، چشم بر امر و گوش بر فرمان.
آنها هنگامى که به حلال و حرامى برسند، موضع خود را در برابر آن کاملا مشخّص مىکنند، بساط حرام را جمع مىکنند، جز به حلال نمىاندیشند و حتّى فکر دور زدن حلال و حرام و رسیدن به خواسته دل را در سر نمىپرورانند.
آرى، آنها در هر حال رضاى خدا را مىطلبند و بس، این گروه هر چند از نظر کمّیّت کم باشند، از نظر کیفیّت در حدّ اعلاى ایمان و تقوا و معرفت قرار دارند و مصداق «أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ» هستند.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
گروه دوم، کسانى هستند که روح اطاعت و تسلیم بر وجودشان حکمفرماست، امّا در پارهاى از موارد که تمایل به امورى دارند، مایل هستند راه صحیح شرعى، براى فرار از حرام به حلال پیدا کنند و به مقصد و مقصود خود برسند، در این گونه موارد از اهل تحقیق، تحقیق مىکنند و اگر راهى پیدا کردند، اقدام مىکنند.
به تعبیر دیگر، هدف آنها رسیدن به مقصود است- هر چند مادّى و دنیایى- ولى با حفظ حلال و حرام، و رعایت دستورات شرع انور، و لذا، در آنجا که مسأله پیچیده است، براى پیدا کردن راه فرار به سراغ علماء و فقها رفته و نظرات آنان را جستجو مىکنند، و اگر شرع اجازه نداد رها مىکنند و اصرارى ندارند.
به یقین اینها در حدّ مقرّبان نیستند؛ ولى در صف مطیعان قرار دارند.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
گروه سوم، کسانى هستند که در ظاهر جزء دینداران و خدا باورانند، ولى تمایلات نفسانى قوى دارند، که براى نیل به آن، به هر درى مىزنند.
مایل به گناه آشکار نیستند، ولى براى رسیدن به مقاصد مادّى خود، به دنبال توجیه گرانى هستند که از طریق توجیهات، به خواستههاى آنها آب و رنگ شرعى بدهند.
از نشانههاى آنها این است که در آنجا که منافع کلانى دارند و شرع در ظاهر به آنها اجازه نمىدهد، به سراغ حیلههاى شرعى مىروند، حلال و حرام را دور مىزنند، تا راه عبورى هر چند ظاهرى و ساختگى پیدا کنند.
نشانه دیگر آنها اصرار ورزیدن در عبور از خطوط قرمز شرع است! گاه اگر عالمى به آنها اجازه نداد، به سراغ عالم دیگرى مىروند، شاید نظر او سهلتر باشد و راه چارهاى به آنها بیاموزد.
معمولا آنها در سطح پائینى از معرفت دینى قرار دارند، و همه جا به ظواهر بسنده مىکنند، گوئى باور ندارند خدا قدرت دارد از طرق مشروع و بىدغدغه، مشکل آنها را حل کند، و به فرض که مصلحت در حلّ آن نباشد از آن صرف نظر کنند و چشم بپوشند.
مسأله حیلههاى شرعى مربوط به این گروه است.
البتّه حیله معنى وسیعى دارد که شامل هر گونه چاره اندیشى، چه مثبت و چه منفى، مىشود، و بر این اساس هم گروه دوم را شامل مىشود و هم گروه سوم را، منتها در گروه دوم حیله به معنى راه کار مشروع و مقدّس مثبت است و در گروه سوم به معنى راه کارهاى منفى و نامقدّس و به اصطلاح کلاه شرعى درست کردن است.
و از آنجا که مسأله رباخوارى از شایعترین گناهان در محیطهاى اقتصادى است، و از طرق سهل درآمدهاى کلان است، انشاء الله درپست های آتی موضوع ربا را پیگیری خواهیم نمود /والله العالم
انشاء الله
ادامه دارد